رودخانه
 
همیار مشاور

دختر کوچولو و پدرش از رو پلي مي گذشتن.

پدر يه جورايي مي‌ترسيد، واسه همين به دخترش گفت: عزيزم، لطفا دست منو بگير تا نيوفتي تو رودخونه.

دختر کوچيک گفت: نه بابا، تو دستِ منو بگير.

پدر که گيج شده بود با تعجب پرسيد: چه فرقی می‌کنه؟

دخترک جواب داد: اگه من دستت را بگيرم و اتفاقي برام بيوفته، امکانش هست که من دستت را ول کنم.

اما اگه تو دست منو بگيري، من با اطمينان ميدونم هر اتفاقي هم که بيفته، هيچ وقت دستم رو ول نمي‌کني.

در روابط دوستانه، ماهیت اعتماد به قید و بندهاش نیست؛ به عهد و پیمان‌هاش هست.

پس دست کسی رو که دوست داری بگیر، به جای این که توقع داشته باشی اون دست تو رو بگیره.....

امیر محمد علی مردانی

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







           
شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:59
پوریا مهاجری (مسئول وبلاگ)

درباره وبلاگ


به وبلاگ ما خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
و آدرس nimckat.LXB.ir







ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->